هفت شهر عشق:
شهر اول:نگاه
شهر دوم:دیدار و اشنایی
شهر سوم:روز های شیرین و طلایی
شهر چهارم:بهانه"فکرجدایی
شهر پنجم:بی وفایی...
شهر ششم:دوری و بی اعتنایی...
شهر هفتم:اشک"آه"تنهایی...
ای ستاره ها مگر شما هم آگهید
از دورویی و جفای ساکنان خاک
کاین چنین به قلب آسمان نهان شدید
ای ستاره ها،ستاره های خوب و پاک
رفته است و یادش از دلم نمیرود
ای ستاره ها چه شد که او مرانخواست
ای ستاره ها، ستاره ها،ستاره ها
پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟؟!!
شجاعت مـے خواهد
وفادار احساسـے باشـے
کــ ِ میدانـے
شکست مـے دهد
روزے نفس ـهاے دلت را...
تو که نیستی شب و روزم
هر دقیقه اش انتظاره
کاشکی احساس دلم رو
رو میکردم تا میدیدی
کاش سکوت میکردم
فاش کردنم چه سود
که فهمیدو ترکم کرد
نمیدانستم که هرراز نباید گفت
هرسونباید نگریست
باخود وفادارنبودم
گفتم...
ولی سخت دشوار شدم و...
آدم ها
قطار ها
روی ریل حرکت می کنند
عاشق می شوند
فاجعه آغاز می شود
هیچوقت نذار فکرای غلط ذهنت رو خسته کنن.نتیجه پشیمونی و خستگی و آزردگی دیگرانه.
در عوض ......
با فکرای درسته که ذهنت ،شاداب و خودت ،سربلند و همه ازت راضی ان
غـــم ،
دیـــدن ِ مــوهــای ِ بلــند ِ زنــی سـت ..
کـه مـــخـالــفِ آمــدن ِ بــــاد ..
از تــــو ..
دور مـی شــود …!
هفت شهر عشق:
شهر اول:نگاه
شهر دوم:دیدار و اشنایی
شهر سوم:روز های شیرین و طلایی
شهر چهارم:بهانه"فکرجدایی
شهر پنجم:بی وفایی...
شهر ششم:دوری و بی اعتنایی...
شهر هفتم:اشک"آه"تنهایی...
یادت نرود..
هرچه من و تو! دلخورتر،دلسردتر وبی تفاوت نسبت بهم باشیم..
"لبخندیست" برای شیطان جدایی ها..
منو به حال من رها نکن
تو هم به مرز این جنون برس
اگه هنوزم عاشق منی
خودت به حال هردومون برس
ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺖ !
ﮐﻤﯽ ﺩﻟﻢ ﺷﮑﺴﺖ ، ﺷﺐ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ . ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﺵ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻫﺮﺷﺒﻢ
ﺷﺪ .
ﯾﮑﻢ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻢ .
ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺎﺧﺘﯽ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﻗﻠﺐ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﯽ !
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻣﻦ ، ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ . . .
مهم نیست فردا چی میشه...
مهم اینکه امروز دوستت دارم
مهم نیست فردا کجا میری...
مهم اینکه هر جا باشی دوستت دارم
مهم نیست تا ابد باهم باشیم...
مهم اینکه تا ابد دوستت دارم
مهم نیست قسمت چی میشه...
مهم اینکه قسمت شد دوستت داشته باشم
در عجب َام که چرا ... ؟
به وقت ِ تالیف ِ کتاب ِ عشقی که ...
در آیین ِ نگارش ِ آن ...
جز خط ِ فاصله و علامت ِ سوال ...
علامت ِ دیگری نبود ...
همه ...
عشق گیر ِ شان آمد و ...
گیر ِ من ...
عشق شد ...